نوعی طلاق است که زن و شوهر با توافق یکدیگر برای جدایی اقدام میکنند.
• در این نوع طلاق، زوجین درباره مهریه، نفقه، حضانت فرزند و جهیزیه با هم توافق میکنند.
• دادگاه به توافق آنها احترام میگذارد، مگر اینکه خلاف مصلحت فرزند باشد.
• روند طلاق توافقی نسبت به طلاقهای دیگر سریعتر و سادهتر است.
• برای ثبت طلاق توافقی، مراجعه به مراکز مشاوره خانواده الزامی است.
• پس از مشاوره و صدور گواهی عدم انصراف از طلاق، دادگاه گواهی طلاق صادر میکند.
• حضور هر دو طرف یا وکلای آنان در جلسه دادگاه لازم است.
• توافقات طرفین باید در صورتجلسه دادگاه یا سند رسمی درج شود
مطالبه مهریه
مهریه، از مهمترین حقوق مالی زن در نکاح است و راههای قانونی مطالبه آن در قانون مدنی مشخص شده است:
1. مطالبه فوری مهریه (مطالبه عندالمطالبه)
• زن میتواند هر زمان بعد از عقد، کل مهریه خود را طلب کند، حتی اگر زندگی مشترک ادامه داشته باشد.
• در صورت عدم پرداخت، میتواند با مراجعه به دادگاه یا اجرای ثبت، اجرای مستقیم علیه شوهر درخواست نماید.
2. مهریه عندالاستطاعه یا تدریجی
• گاهی با توافق طرفین، پرداخت مهریه با شرایط زمانی یا تدریجی مشخص میشود.
• زن میتواند طبق قرارداد، طلب خود را در موعد مقرر مطالبه کند.
3. اجرای مهریه از طریق دادگاه یا اجرای ثبت
• در صورت عدم تمکین شوهر، زن میتواند دادخواست مطالبه مهریه بدهد.
• دادگاه پس از بررسی و احراز حق زن، حکم پرداخت صادر میکند.
• اگر شوهر از پرداخت امتناع کند، اجرای ثبت میتواند اموال یا حقوق مالی شوهر را توقیف کند.
طلاق خلع و مبارات، انواع خاصی از طلاق هستند که با توافق زوجین و صرف نظر از اراده صرف شوهر صورت میگیرند:
1. طلاق خلع
• در طلاق خلع، زن به دلایلی مایل به جدایی است و برای رهایی از زندگی مشترک، مال یا چیزی از حقوق مالی خود را به شوهر میبخشد.
• مثال: زن مهریه یا بخشی از آن یا هر مال دیگری را به شوهر واگذار میکند تا شوهر تن به طلاق دهد.
• این نوع طلاق باعث میشود زن به صورت قانونی آزاد شود و مرد نیز حقوق مالی متعارف خود را دریافت کند.
2. طلاق مبارات
• در طلاق مبارات، هر دو طرف به طلاق رضایت دارند اما توافق میکنند که زن از بخشی از حقوق مالی خود صرف نظر کند.
• تفاوت با خلع در این است که در مبارات، هر دو طرف با رضایت کامل تصمیم میگیرند و زن به دلایل شخصی یا مصالح مشترک مالی بخشی از حقوق خود را واگذار میکند.
عسر و حرج زن و طلاق قضایی
عسر و حرج، یکی از مفاهیم مهم در حقوق خانواده است که به شرایطی اشاره دارد که زن قادر به ادامه زندگی مشترک نیست و این وضعیت فراتر از مشکلات معمول زندگی است.
• تعریف: عسر و حرج عبارت است از وضعیتی که ادامه زندگی مشترک برای زن باعث ضرر جبرانناپذیر، سختی و فشار غیرقابل تحمل شود.
• علل معمول: خشونت جسمی یا روانی، ترک زندگی توسط شوهر، مشکلات مالی شدید، یا رفتارهای غیرقابل تحمل شوهر
• راهکار قانونی: در صورت اثبات عسر و حرج، زن میتواند به دادگاه مراجعه کند و طلاق قضایی دریافت نماید، حتی اگر شوهر حاضر به طلاق نباشد.
• دادگاه بعد از بررسی، در صورت احراز شرایط، حکم به طلاق صادر میکند و زن از ادامه زندگی با شرایط غیرقابل تحمل آزاد میشود
نکاح یا ازدواج، علاوه بر ایجاد رابطه زوجیت میان زن و مرد، آثار حقوقی و مالی متعددی دارد که هم در حوزه شخصی و هم در حوزه مالی قابل بررسی است. از جمله آثار نکاح میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. آثار شخصی
• ایجاد رابطه زوجیت و مشروعیت زندگی مشترک
• مسئولیتهای متقابل زوجین نسبت به یکدیگر از جمله حسن معاشرت و رعایت احترام
• تکالیف زناشویی و تعهد به وفاداری و مشارکت در زندگی مشترک
2. آثار مالی
• حق نفقه زن توسط شوهر (تغذیه، پوشاک، مسکن مناسب)
• تعیین و پرداخت مهریه به زن
• مشارکت در اموال و درآمدها در صورت توافق ضمن عقد
• اشتغال به امور مالی و حق اجرتالمثل برای خدمات زن در صورت ترک زندگی مشترک
بذل مهریه
تعریف و موارد
بذل مهریه یعنی اینکه زوجه، به اختیار خود، تمام یا بخشی از مهریه را به زوج ببخشد. این عمل میتواند:
• در قالب هبه باشد (در هر زمان از زندگی مشترک).
• در قالب طلاق خلع یا مبارات باشد، که زن در قبال دریافت طلاق، از مهریه یا مالی دیگر صرفنظر میکند.
قواعد و آثار
• اگر بذل مهریه در قالب هبه باشد و زوج از هبه صرفنظر کرده باشد، زن میتواند با رعایت شرایط قانونی از هبه رجوع کند (ماده ۸۰۳ قانون مدنی).
• در طلاق خلع، زن در مدت عده میتواند به مهریه بخشیدهشده رجوع کند، اما با این کار، زوج هم حق رجوع به نکاح پیدا میکند (ماده ۱۱۴۶ و ۱۱۴۷).
• بذل باید مشخص، معین و دارای اهلیت طرفین باشد و بهتر است در سند رسمی یا در دادگاه ثبت شود تا بعداً قابل انکار نباشد.
فسخ نکاح یکی از طرق انحلال عقد ازدواج است که برخلاف طلاق، نیازمند تشریفات خاصی مانند مراجعه به دادگاه برای صدور حکم طلاق نیست، بلکه به دلیل وجود عیب یا تخلف از شرط در یکی از طرفین، حق قانونی برای طرف دیگر ایجاد میشود تا عقد را برهم بزند.
طبق قانون مدنی ایران، عیوب موجب فسخ نکاح برای مرد و زن تا حدی متفاوت است. برای مثال، جنون در هر یک از زوجین، یا عنن در مرد و برخی بیماریهای صعبالعلاج، میتواند باعث حق فسخ شود. همچنین، اگر یکی از طرفین در زمان عقد، عیبی را که وجود داشته پنهان کند یا درباره ویژگی مهمی دروغ بگوید (تدلیس)، طرف مقابل میتواند عقد را فسخ نماید.
در حقوق خانواده، فرزند نامشروع به فرزندی گفته میشود که از رابطه غیررسمی و بدون ازدواج قانونی بین والدین به دنیا آمده باشد.
برخلاف فرزند مشروع، فرزند نامشروع معمولاً از حمایتهای قانونی مانند ارثبری، نسبت رسمی و حمایت مالی برخوردار نیست، مگر در موارد خاص که قانونگذار استثنا قائل شده است.
یکی از مباحث مهم حقوق خانواده، تعیین تکلیف وضعیت فرزند نامشروع از نظر نسب و حمایتهای مالی است که در قوانین مختلف به آن پرداخته شده است.
اگرچه فرزند نامشروع از ارث والدین محروم است، ولی در بسیاری از نظامهای حقوقی، حمایت از حقوق اولیه او مانند حق حضانت و مراقبت به چشم میخورد.
قانون ایران نیز با توجه به حفظ حقوق کودکان، در مواردی به حمایت از فرزند نامشروع پرداخته و برای حفظ کرامت انسانی او تدابیری اتخاذ کرده است.
تمکین یعنی انجام وظایف شرعی و قانونی زوجه در قبال زوج که در ماده ۱۱۰۲ و ۱۱۰۵ قانون مدنی به آن اشاره شده است.
• تمکین عام: زن باید در منزل مشترکی که شوهر تعیین میکند زندگی کند و از او در اداره خانواده تبعیت نماید، مگر اینکه محل زندگی موجب ضرر جسمی یا روحی یا مالی به زن شود.
مثال: اگر شوهر بخواهد همسرش را به خانهای منتقل کند که در منطقه ناامن یا فاقد شرایط بهداشتی است، زن میتواند از تمکین عام خودداری کند و این نشوز محسوب نمیشود.
• تمکین خاص: پذیرش روابط زناشویی مشروع. امتناع بدون دلیل موجه مانند بیماری مقاربتی شوهر، زن را ناشزه نمیکند.
مثال: اگر شوهر دچار بیماری مقاربتی خطرناک باشد و زن با مدارک پزشکی ثابت کند، میتواند از تمکین خاص امتناع کند.
عدم تمکین بدون عذر موجه باعث سقوط حق نفقه میشود و شوهر میتواند دادخواست الزام به تمکین بدهد
مطابق مواد ۱۱۸۰ و ۱۲۳۵ قانون مدنی، در صورت فقدان ولی قهری یا سلب ولایت وی، دادگاه برای محجور قیم تعیین میکند. قیم شخصی است که وظیفه دارد امور مالی و بعضاً غیرمالی محجور را تحت نظارت دادستان اداره کند. وظایف قیم شامل نگهداری از اموال محجور، انجام معاملات ضروری به نفع او، پرداخت مخارج زندگی، و دفاع از حقوق وی در دعاوی است.
انتخاب قیم باید با رعایت مصلحت محجور باشد و بر اساس ماده ۱۲۳۲ قانون مدنی، اقربای محجور در اولویت هستند، مشروط بر اینکه صلاحیت اخلاقی، مالی و مدیریتی لازم را داشته باشند. قیم برای انجام برخی امور مانند فروش یا رهن اموال غیرمنقول محجور، نیاز به اخذ اجازه از دادستان دارد (ماده ۱۲۴۱ قانون مدنی).
نکته مهم این است که قیم در برابر محجور و دادستان مسئول است و در صورت سوءاستفاده، بیاحتیاطی یا خیانت در امانت، از سمت خود عزل و حتی تحت تعقیب کیفری قرار میگیرد.
حضانت به معنای نگهداری، مراقبت و تربیت قانونی فرزند است که پس از جدایی یا طلاق والدین مطرح میشود. در حقوق خانواده، حضانت حق و تکلیف والدین برای نگهداری و تربیت فرزندان خردسال است و هدف اصلی آن حفظ منافع و رشد سالم کودک است. طبق قوانین، حضانت معمولاً تا سن معینی که در قانون تعیین شده (معمولاً تا پایان بلوغ یا سن قانونی)، به یکی از والدین داده میشود. در موارد اختلاف، دادگاه با در نظر گرفتن مصلحت کودک و توانایی والدین در نگهداری فرزند، تصمیم نهایی را اتخاذ میکند. حضانت شامل تأمین نیازهای جسمی، عاطفی، آموزشی و تربیتی کودک است و والد دارای حضانت موظف به رعایت حقوق فرزند میباشد