
بذل مهریه
تعریف و موارد
بذل مهریه یعنی اینکه زوجه، به اختیار خود، تمام یا بخشی از مهریه را به زوج ببخشد. این عمل میتواند:
• در قالب هبه باشد (در هر زمان از زندگی مشترک).
• در قالب طلاق خلع یا مبارات باشد، که زن در قبال دریافت طلاق، از مهریه یا مالی دیگر صرفنظر میکند.
قواعد و آثار
• اگر بذل مهریه در قالب هبه باشد و زوج از هبه صرفنظر کرده باشد، زن میتواند با رعایت شرایط قانونی از هبه رجوع کند (ماده ۸۰۳ قانون مدنی).
• در طلاق خلع، زن در مدت عده میتواند به مهریه بخشیدهشده رجوع کند، اما با این کار، زوج هم حق رجوع به نکاح پیدا میکند (ماده ۱۱۴۶ و ۱۱۴۷).
• بذل باید مشخص، معین و دارای اهلیت طرفین باشد و بهتر است در سند رسمی یا در دادگاه ثبت شود تا بعداً قابل انکار نباشد.

فسخ نکاح یکی از طرق انحلال عقد ازدواج است که برخلاف طلاق، نیازمند تشریفات خاصی مانند مراجعه به دادگاه برای صدور حکم طلاق نیست، بلکه به دلیل وجود عیب یا تخلف از شرط در یکی از طرفین، حق قانونی برای طرف دیگر ایجاد میشود تا عقد را برهم بزند.
طبق قانون مدنی ایران، عیوب موجب فسخ نکاح برای مرد و زن تا حدی متفاوت است. برای مثال، جنون در هر یک از زوجین، یا عنن در مرد و برخی بیماریهای صعبالعلاج، میتواند باعث حق فسخ شود. همچنین، اگر یکی از طرفین در زمان عقد، عیبی را که وجود داشته پنهان کند یا درباره ویژگی مهمی دروغ بگوید (تدلیس)، طرف مقابل میتواند عقد را فسخ نماید.

در حقوق خانواده، فرزند نامشروع به فرزندی گفته میشود که از رابطه غیررسمی و بدون ازدواج قانونی بین والدین به دنیا آمده باشد.
برخلاف فرزند مشروع، فرزند نامشروع معمولاً از حمایتهای قانونی مانند ارثبری، نسبت رسمی و حمایت مالی برخوردار نیست، مگر در موارد خاص که قانونگذار استثنا قائل شده است.
یکی از مباحث مهم حقوق خانواده، تعیین تکلیف وضعیت فرزند نامشروع از نظر نسب و حمایتهای مالی است که در قوانین مختلف به آن پرداخته شده است.
اگرچه فرزند نامشروع از ارث والدین محروم است، ولی در بسیاری از نظامهای حقوقی، حمایت از حقوق اولیه او مانند حق حضانت و مراقبت به چشم میخورد.
قانون ایران نیز با توجه به حفظ حقوق کودکان، در مواردی به حمایت از فرزند نامشروع پرداخته و برای حفظ کرامت انسانی او تدابیری اتخاذ کرده است.

تمکین یعنی انجام وظایف شرعی و قانونی زوجه در قبال زوج که در ماده ۱۱۰۲ و ۱۱۰۵ قانون مدنی به آن اشاره شده است.
• تمکین عام: زن باید در منزل مشترکی که شوهر تعیین میکند زندگی کند و از او در اداره خانواده تبعیت نماید، مگر اینکه محل زندگی موجب ضرر جسمی یا روحی یا مالی به زن شود.
مثال: اگر شوهر بخواهد همسرش را به خانهای منتقل کند که در منطقه ناامن یا فاقد شرایط بهداشتی است، زن میتواند از تمکین عام خودداری کند و این نشوز محسوب نمیشود.
• تمکین خاص: پذیرش روابط زناشویی مشروع. امتناع بدون دلیل موجه مانند بیماری مقاربتی شوهر، زن را ناشزه نمیکند.
مثال: اگر شوهر دچار بیماری مقاربتی خطرناک باشد و زن با مدارک پزشکی ثابت کند، میتواند از تمکین خاص امتناع کند.
عدم تمکین بدون عذر موجه باعث سقوط حق نفقه میشود و شوهر میتواند دادخواست الزام به تمکین بدهد

مطابق مواد ۱۱۸۰ و ۱۲۳۵ قانون مدنی، در صورت فقدان ولی قهری یا سلب ولایت وی، دادگاه برای محجور قیم تعیین میکند. قیم شخصی است که وظیفه دارد امور مالی و بعضاً غیرمالی محجور را تحت نظارت دادستان اداره کند. وظایف قیم شامل نگهداری از اموال محجور، انجام معاملات ضروری به نفع او، پرداخت مخارج زندگی، و دفاع از حقوق وی در دعاوی است.
انتخاب قیم باید با رعایت مصلحت محجور باشد و بر اساس ماده ۱۲۳۲ قانون مدنی، اقربای محجور در اولویت هستند، مشروط بر اینکه صلاحیت اخلاقی، مالی و مدیریتی لازم را داشته باشند. قیم برای انجام برخی امور مانند فروش یا رهن اموال غیرمنقول محجور، نیاز به اخذ اجازه از دادستان دارد (ماده ۱۲۴۱ قانون مدنی).
نکته مهم این است که قیم در برابر محجور و دادستان مسئول است و در صورت سوءاستفاده، بیاحتیاطی یا خیانت در امانت، از سمت خود عزل و حتی تحت تعقیب کیفری قرار میگیرد.

حضانت به معنای نگهداری، مراقبت و تربیت قانونی فرزند است که پس از جدایی یا طلاق والدین مطرح میشود. در حقوق خانواده، حضانت حق و تکلیف والدین برای نگهداری و تربیت فرزندان خردسال است و هدف اصلی آن حفظ منافع و رشد سالم کودک است. طبق قوانین، حضانت معمولاً تا سن معینی که در قانون تعیین شده (معمولاً تا پایان بلوغ یا سن قانونی)، به یکی از والدین داده میشود. در موارد اختلاف، دادگاه با در نظر گرفتن مصلحت کودک و توانایی والدین در نگهداری فرزند، تصمیم نهایی را اتخاذ میکند. حضانت شامل تأمین نیازهای جسمی، عاطفی، آموزشی و تربیتی کودک است و والد دارای حضانت موظف به رعایت حقوق فرزند میباشد